نقد فیلم یک نبرد پس از دیگری

یک نبرد پس از دیگری یا نبرد پُشتِ نبرد را ای کاش پُل توماس اَندرسون نساخته بود. فیلمی از زبانِ خلاقانه‌ی کلاسیک‌مآبه اندرسونْ با محوریتِ داستان‌ای که لایه‌های مُدرنیسم و فاشیسمِ متعددی دارد. خوانشِ فیلم‌نامه، که اندرسون خود نویسنده‌ی آن بوده، و بعد تبدیل آن به زبانِ خیال‌انگیزِ درامْ تأویلِ سینمایی محسوب نمی‌شود. این به حساب نیامدن برای کارگردانِ آثاری چون: «استاد»، «خون بپا خواهد شد»، «رشته‌ی خیال» و... گران تمام شده. POV از هِلی‌شات را در یک پلان در نظر بگیرید. بازی با زوم‌هایی که بیشتر معنای رایانه‌ای دارند و نه حرفِ سینمایی که در ادامه گیمِ GTA را برای ما تداعی خواهند کرد؛ این‌ زوم‌ها کارِ سینمای اندرسون است؟ من در لیست عواملِ این فیلم دیدم که خودِ اندرسون فیلم‌بردار هم بوده. در مسیرِ این‌همانی قرار نگرفتنِ فیلم دلیل بر حرفِ ناشناخته زدنِ آن نخواهد شد. مثلاً درباره‌ی «پرسونا» برگمان یا «آینه» تارکوفسکی، می‌توانیم زیر متنی الهام گرفته از جاه‌طلبی‌های انسان در مواجهه با جادو و خرافات را ببینیم اما مشخصاً در «یک نبرد پس از دیگری» این زیر متن وجودِ ذاتی ندارد و...
متن کامل را در مجله سینمایی برداشت بلند بخوانید.
https://longtake.ir/mag/?p=25944
ویدئوی مرتبط را در کانال آپارات من ببینید.
https://www.aparat.com/v/lsafs76
✍️ #علی_رفیعی_وردنجانی
دیدگاه ها (۰)

نقد سریال «آخرین سامورایی ایستاده»

نقد فیلم یک تصادف ساده

نقد فیلم گزارش یک قتل

نقد تئاتر دراماتورژ

نقد فیلم Anemone

نقد فیلم NO OTHER CHOICE

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط